پرستو

 

 

 

 

ارسال در تاريخ جمعه 27 / 10 / 1398برچسب:, توسط فتحی

 

کتاب الکترونیکی اشعار وشرح زندگی اخوان ثالث

در این کتاب گلچینی از بهترین اشعاراخوان ثالث موجود می باشد.  به تمامی طرفداران و علاقه مندان اخوان ثالث پیشنهاد می کنیم این کتاب فوق العاده و جامع را از دست ندهند!

 

Akhavan کتاب الکترونیکی اشعار و شرح زندگی اخوان ثالث

برای دانلود اینجا کلیک کن.

ارسال در تاريخ سه شنبه 1 / 11 / 1391برچسب:دانلود,کتاب,اخوان ثالث,, توسط فتحی

 

داستان آموزنده قهوه ی زندگی

داستان آموزنده,داستان,داستانهای خواندنی

چند دوست دوران دانشجویی که پس از فارغ التحصیلی هر یک شغل های مختلفی داشتند و در کار و زندگی خود نیز موفق بودند، پس از مدت ها با هم به دانشگاه سابق شان رفتند تا با استادشان دیداری تازه کنند.

آنها مشغول صحبت شده بودند و طبق معمول بیشتر حرف هایشان هم شکایت از زندگی بود. استادشان در حین صحبت آنها قهوه آماده می کرد. او قهوه جوش را روی میز گذاشت و از دانشجوها خواست که برای خود قهوه بریزند.

روی میز لیوان های متفاوتی قرار داشت; شیشه ای، پلاستیکی، چینی، بلور و لیوان های دیگر. وقتی همه دانشجوها قهوه هایشان را ریخته بودند و هر یک لیوانی در دست داشت، استاد مثل همیشه آرام و با مهربانی گفت...

بچه ها، ببینید؛ همه شما لیوان های ظریف و زیبا را انتخاب کردید و الان فقط لیوان های زمخت و ارزانقیمت روی میز مانده اند.

دانشجوها که از حرف های استاد شگفت زده شده بودند، ساکت بودند و استاد حرف هایش را به این ترتیب ادامه داد: «در حقیقت، چیزی که شما واقعا می خواستید قهوه بود و نه لیوان. اما لیوان های زیبا را انتخاب کردید و در عین حال نگاه تان به لیوان های دیگران هم بود. زندگی هم مانند قهوه است و شغل، حقوق و جایگاه اجتماعی ظرف آن است. این ظرف ها زندگی را تزیین می کنند اما کیفیت آن را تغییر نخواهند داد.

البته لیوان های متفاوت در علاقه شما به نوشیدن قهوه تاثیر خواهند گذاشت، اما اگر بیشتر توجه تان به لیوان باشد و چیزهای با ارزشی مانند کیفیت قهوه را فراموش کنید و از بوی آن لذت نبرید، معنی واقعی نوشیدن قهوه را هم از دست خواهید داد. پس، از حالا به بعد تلاش کنید نگاه تان را از لیوان بردارید و در حالیکه چشم هایتان را بسته اید، از نوشیدن قهوه لذت ببرید.»

ارسال در تاريخ سه شنبه 1 / 11 / 1391برچسب:سرگرمی,داستان,درس زندگی, توسط فتحی

 

 خودت را دست کم نگیر...

 

 

 

فواید داشتن اعتماد به نفس

 

 

در دنیا تنها کسی موفق می شود که به انتظار دیگران ننشیند و همه چیز را از خود بخواهد.اعتماد به نفس یکی از کلید های طلایی و اساسی برای رسیدن به موفقیت در زندگی است. عزت نفس احساس ارزشمند بودن می باشد و از مجموع افکار، احساسات، عواطف و تجربه های صحیحی که در طول زندگی آموخته می شود، سرچشمه می گیرد. عزت نفس شاخص خودباوری انسان است. عزت نفس بر پایه توانایی ما در ارزیابی دقیق از خود(شناخت خود) بنا شده و نکته قابل توجه پذیرش خود و ارج نهادن بی قید و شرط به خویشتن است. این بدان معنا است که همه توانایی ها و محدودیت ها بخشی از وجود انسان می باشند که باید به شکل واقع بینانه بشناسیم و در عین حال، بدون هیچ قید و شرطی خود را پذیرفته و ارزشمند بدانیم.. عزت نفس زیر بنای اعتماد به نفس در انسان است.

 

 

به میزان ارزیابی و خشنودی شخص نسبت به توانایی ها، ویژگی ها و ارزشهای خودش اعتماد به نفس و به کلامی ساده تر خودباوری گفته می شود.

حال چگونه اعتماد بنفس خود را بالا ببریم؟

 

 



ادامه مطلب...
ارسال در تاريخ سه شنبه 1 / 11 / 1391برچسب:اعتمادبنفس,زندگی,بهتر, توسط فتحی

 

                                                                              
    همان که می آفریند می میراند
پسرم !
1.       به وصیت من خوب فکر کن
2.       و بدان :مرگ در اختیار کسی است که زندگی در اختیار اوست
3.       همان که می آفریند می میراند
4.       همان که نیست می کند بازمی گرداند
5.       همان که گرفتار می کند آسایش می بخشد
6.       بی تردید دنیا جز با نظام خداوندی برقرار نمی ماند: نعمت ها سختی ها سزای روز جزا واموری که قرار داده وما درک نمی کنیم.
7.       درک بعضی از سنت های خداوندی اگر برایت مشکل شد بگذار بحساب اینکه به حکمت های آن نادانی
8.       چون تو در اول آفرینش نادان بودی و بعد دانایت کردند.
9.       زیاد پیش آمده که چیزی را نمی دانی اموری فکرت را سرگردان می کنند و بصیرتت راهی برای فهم آن نمی یابد اما بعدها درکشان می کنی.
10.   پس به آن که تورا آفریده روزی داده و خلقتی متعادل بخشیده پناه ببر!
11.   بندگی ات برای او باشد شوقت به او وهراست از او.
 
فرزندم بدان !
12.   کسی از خدا خبری نیاورده آن جور که پیامبر خبر آورده :پس بگذار او پیشوای تو باشد.
13.   او تو را تا نجات راه ببرد.
14.   من در نصیحت کردن تو هیچ کوتاهی نکردم .
15.   تو به خواهی خودت را بشناسی سعی هم بکنی باز به آن حدی که من تو را می شناسم و درک می کنم نمی رسی.
 

 



ادامه مطلب...
ارسال در تاريخ جمعه 27 / 10 / 1391برچسب:وصیتنامه امام علی, توسط فتحی

وقایع مهم تاریخی در ماه ربیع الاول

ماه ربیع الاول سومین ماه از ماههای قمری و از ماه های فرخنده برای شیعیان است. حادثه مهم و تاریخی لیله المبیت ، هجرت حضرت محمد صلی الله علیه و آله از مکه به مدینه، ولادت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و امام جعفر صادق علیه السلام، ازدواج حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم با حضرت خدیجه علیهاسلام، آغاز امامت امام مهدی علیه السلام، عیدالزهرا و هلاکت یزید بن معاویه از جمله حوادث فرخنده این ماه است.
همچنین غزوه بنی نضیر در سال 4 قمری، صلح امام حسن مجتبی علیه السلام با معاویه در سال 41 قمری، ، شهادت حضرت امام حسن عسگری علیه السلام در سال 260 قمری، واقعه احراق مکه در هنگام جنگ یزید با عبدالله بن زبیر در سال 64 قمری، حادثه صاحب زنج و قتل سیصد هزار نفر از مردم بصره به دست موفق عباسی در سال 258 از دیگر حوادث مهم ماه ربیع الاول است.

 

ارسال در تاريخ جمعه 27 / 10 / 1391برچسب:, توسط فتحی

 

 زمستان 

                                       

سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت
سرها در گریبان است
کسی سر بر نیارد کرد پاسخ گفتن و دیدار یاران را
نگه جز پیش پا را دید ، نتواند
که ره تاریک و
لغزان است
وگر دست محبت سوی کسی یازی
 به اکراه آورد دست از بغل بیرون
 که سرما سخت سوزان است
نفس ، کز گرمگاه سینه می آید برون ، ابری شود تاریک
 چو دیدار ایستد در پیش چشمانت
نفس کاین است ، پس دیگر چه داری چشم
ز چشم دوستان دور یا نزدیک ؟
 مسیحای
جوانمرد من ! ای ترسای پیر پیرهن چرکین
هوا بس ناجوانمردانه سرد است ... آی
دمت گرم و سرت خوش باد
سلامم را تو پاسخ گوی ، در بگشای
منم من ، میهمان هر شبت ، لولی وش مغموم
منم من ، سنگ تیپاخورده ی رنجور
 منم ، دشنام پس آفرینش ، نغمه ی ناجور
نه از رومم ، نه از زنگم ، همان
بیرنگ بیرنگم
بیا بگشای در ، بگشای ، دلتنگم
حریفا ! میزبانا ! میهمان سال و ماهت پشت در چون موج می لرزد
 تگرگی نیست ، مرگی نیست
صدایی گر شنیدی ، صحبت سرما و دندان است
من امشب آمدستم وام بگزارم
 حسابت را کنار جام بگذارم
چه می گویی که بیگه شد ، سحر شد ،
بامداد آمد ؟
فریبت می دهد ، بر آسمان این سرخی بعد از سحرگه نیست
حریفا ! گوش سرما برده است این ، یادگار سیلی سرد زمستان است
و قندیل سپهر تنگ میدان ، مرده یا زنده
به تابوت ستبر ظلمت نه توی مرگ اندود ، پنهان است
حریفا ! رو چراغ باده را بفروز ، شب با روز یکسان است
سلامت
را نمی خواهند پاسخ گفت
هوا دلگیر ، درها بسته ، سرها در گریبان ، دستها پنهان
نفسها ابر ، دلها خسته و غمگین
درختان اسکلتهای بلور آجین
زمین دلمرده ، سقف آسمان کوتاه
غبار آلوده مهر و ماه
زمستان است
 
 

ارسال در تاريخ جمعه 27 / 10 / 1391برچسب:زمستان,اخوان ثالث, توسط فتحی

صفحه قبل 1 صفحه بعد